سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در آغاز سرما خود را از آن بپایید و در پایانش بدان روى نمایید که سرما با تن‏ها آن مى‏کند که با درختان . آغازش مى‏سوزاند و پایانش برگ مى‏رویاند . [نهج البلاغه]

چشم باران

به فکر رقم زدن سرنوشت نباشید زیرا خدا برای هر کسی سرنوشت رو از قبل رقم زده


چشم باران ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 3:50 عصر

این مطلب در هفت قسمت ارائه می شود
میل اندر مرد و زن حق زان نهاد
تا بقا یابد جهان زین اتحاد
روز و شب ظاهر دو ضد و دشمنند
لیک هر دو، یک حقیقت می تنند
( مولوی)


آگاهی از وجود تفاوت های فردی بین انسان ها، چه کودکان و چه بزرگسالان، به اندازه خلقت انسان قدمت دارد. زیرا انسان های اولیه زمانی که در غارها یا جنگل ها زندگی می کردند، از متفاوت بودن یکدیگر کاملاً آگاه بودند، بدین صورت که وقتی به هم می رسیدند بلافاصله زور بازوی یکدیگر را تخمین می زدند؛ اگر طرف مقابل را ضعیف تر از خود می یافتند فوراً طعمه اش را از دستش می گرفتند و برعکس، اگر در می یافتند که حریف پنجه ی پر زورتر از آنها دارد، فوراً از سر راهش کنار می رفتند.

اگر تاریخ را ورق بزنیم در هیچ دوره ای نخواهیم دید که انسان ها خواه به صورت رسمی و خواه به صورت غیر رسمی، اعضاء جامعه خود را گروه بندی نکنند و برای هر گروه ویژگی های خاص قائل نشوند. در ادبیات کهن و واقعاً غنی سرزمین خود نیز می بینیم که مسئله تفاوت های فردی مطرح بوده و از همه کس انتظارات یکسانی نداشته اند.
هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را را در دلش انداختند
( مولوی)


علاوه بر تفاوت های فردی بین انسان ها به طور کلی ، و بین زن و مرد نیز به طور اخص تفاوت های بارز چشمگیری از نظر جسمانی و روانی وجود دارد و همین امر توجه متخصصین و صاحب نظران را به خود جلب کرد و نقطه عطفی در باب انجام مطالعات در مورد زن ها و مقایسه آن با مردها شد. مطالعه جنسیت و تفاوت های جنسی همواره مورد توجه و علاقه پژوهشگران بوده است. روان شناسان در بررسی تفاوت های جنسی توجه خویش را به زنان معطوف کردند، اما چون بیشتر این پژوهشگران مرد بودند به طور طبیعی فعالیت های پژوهشی آنان نیز متأثر از جهت گیری های جنسی آنان بود.

در این پژوهش ها دانشمندان بر این باور بودند که عالی ترین قابلیت های ذهنی در قطعه پیشانی مغز است. در پژوهش های آن زمان نیز به این موضوع تأکید می شد که مردان قطعه پیشانی بزرگ تری نسبت به زنان دارند . اما چند سال بعد، دانشمندان به این باور رسیدند که عالی ترین قابلیت های ذهنی نه در قطعه پیشانی که در قطعه آهیانه ای مغز است. ناگهان در نهایت شگفتی و برخلاف یافته های پژوهشی پیشین، پژوهشگران پی برده اند که قطعه پیشانی زنان بزرگتر است، همچنین پژوهش ها نشان داد که اندازه قطعه ی آهیانه ی مغز زنان نیز بزرگتر است.

دومین جنبه ی تفاوت های جنسی که مورد توجه پژوهشگران پیشین قرار گرفت، مقیاس هوش بود. آنها معتقد بودند که مردان از نظر بهره وری هوش در دو انتهای بالاتر و پائین تر منحنی زمان قرار دارند، در حالی که تجمع زنان از نظر بهره هوشی، نزدیک به میانگین است. در صورتی که تحقیقات بسیار متعدد و گسترده ای که بعداً انجام شد نشان داد در عملکرد کلی هوش ، تفاوتی بین زن و مرد نیست ولی در عملکردهای اختصاصی تفاوت وجود دارد.



تصورات قالبی و کلیشه ای در مورد زنان

باورهای قالبی، همانا ذهنیت های ایستا و ثابتی هستند که پایه های عملی ندارند و مردم به مردان یا زنان نسبت می دهند، به عبارت دیگر مردم پیشاپیش ویژگی های خاصی را به دو جنس نسبت می دهند. امروزه در دانشگاه های برخی کشورها این باور رواج دارد که زنان با مردان از لحاظ روان شناختی و فیزیولوژیکی تفاوت دارند. به علاوه تحقیقات امروزی نشان می دهد که این باورهای قالبی از سال 1972 تاکنون تغییرات محسوسی نداشته است.

اکثریت مردم صفات زیر را از
ویژگی های جنس زن
می دانند:

- محافظه کار و خویشتن دار

- دلواپس عواطف و احساسات دیگران

- دارای گرایشات دینی عمیق

- میل به امنیت خواهی فراوان

- تمایل و علاقه شدید به هنر و ادبیات

- به سادگی ، عواطف لطیف را به زبان آوردن

وخصوصیات زیر را به
مردان
نسبت می دهند :

- بسیار مستقل است

- پرخاشگر و سلطه طلب است

- به سادگی تحت تأثیر قرار نمی گیرد

- عمیقاً شیفته ریاضیات و مقولات علمی

- در برابر بحران ها، خویشتنداری خود را حفظ می کند

- در بسیاری از زمینه ها فعال بوده و تمایلات رقابت جویی عمیقی دارد

- تقریباً بسان یک رهبر عمل می کند

- معتمد به نفس بوده و بسیار جاه طلب است

- عمیقاً به آداب و شیوه های جهان آگاه است

برخی کلیشه ها نه تنها در قیاس با سایر فرهنگ ها متفاوت است بلکه این موضوع در میان نژادها و طبقات اجتماعی نیز تفاوت دارد. مثلاًً کلیشه هایی سفید پوستان و رنگین پوستان متفاوت هستند. روان شناسانی چون « لاندرین» ، با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اند به نتایجی نیز دست یافته اند. مثلاً وی زمانی که زنان سفیدپوست را با زنان سیاه پوست مقایسه می کرد به کلیشه های چون وابستگی بیشتر، احساساتی بودن بیشتر و هوشمندی بیشتر دست یافت در صورتی که زنان سیاه پوست را خرافاتی و ستیزه جو یافت.

دیدگاه های کلیشه ای راجع به مردان

همانطور که در مورد زنان کلیشه هایی رواج دارد ، این مسئله در مورد مردان نیز صدق می کند. ویژگی های ایده آل اجتماعی مردان باید شامل صفاتی چون پرخاشگری، استقلال و خودکفایی، غیر احساسی بودن و اعتماد به نفس باشد.

پژوهش های انجام شده نشان می دهد که چهار عامل اصلی در پایداری باورهای قالبی در مورد مردان نمود آشکار دارند:

1- مردانگی طلب می کند که هرگونه خصوصیات زنانه از مردان دور باشد.

2- مردان باید نماد «چرخ بزرگ» باشند. مرد باید کامیاب شود و همگان به دیده احترام به او بنگرند و نان آوری بزرگ باشد.

3- مرد باید نماد اعتماد به نفس ، نیرومندی و خود اتکایی باشد.

4- مرد باید پرخاشگر و قدرتمند باشد و از ابراز خشونت و جسارت ابایی نداشته باشد.



تغییرات نقش های مردان

القائات گذشته با هنجارهای امروزی مردان متفاوت است. در گذشته مرد ایده آل کسی بود که قدرت پرخاشگری داشته باشد. لیکن امروز این صفت سرزنش می شود، به علاوه در گذشته مرد می بایست در فضای کاری، قاطعیت و خشونت از خود نشان دهد، لیکن امروزه هنر در این است که شخص هر چه بیشتر با همکاران خویش هماهنگ و همسو باشد.

نقش های سنتی مردان توسط جامعه شناسان و انسان شناسان مورد مطالعه قرار گرفته است. امروزه اوضاع دگرگون شده است، زیرا کار کردن در کارخانجات و شرکت ها و موفق شدن، مستلزم ویژگی هایی می باشد که به جای زورمندی محتاج ظرافت و هوشمندی است. مرد امروزی باید به طور مطلوب با همکاران خویش تعامل داشته باشد و با مساعدت آنان به اهداف عالیه خویش برسد. به علاوه مردان امروزی باید خویشتن دار باشند ، لیکن باید حساسیت های عاطفی خویش را نیز ابراز نمایند.

مقایسه روان شناسی زن و مرد

گوهر وجودی زن و مرد یکی است، هر دو انسانند و طبیعتاً با یکدیگر شباهت های بسیار دارند، ضمن آنکه در مواردی با یکیگر تفاوت دارند. متأسفانه پژوهش ها و گرایش های علمی بیشتر به تفاوت های زن و مرد ، و نه بر شباهت های آنها تکیه دارد. افزون بر آن جنس زن و مرد در پاره ای از ویژگی ها همپوشی های زیادی را نشان می دهند که در این مورد باید به توزیع فراوانی این ویژگی ها در دو جنس توجه کرد و دریافت که میانگین نمره های هر گروه در مقایسه با دیگری در آزمون های مربوطه چه میزانی است.

ادامه دارد ...

در قسمت بعد مقوله های شباهت ها و تفاوت های جنسیتی را در سه حوزه مهم توانایی های شناختی ، شیوه های ارتباطی و رفتارهای شخصیتی و اجتماعی مورد تحلیل قرار می دهیم.

منبع : مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج

تألیف : زهره رئیسی





چشم باران ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 3:40 عصر

تحقیقات علمی نشان میدهد که 75% عمر هر کدام از ما صرف ارتباط با دیگران می شود. ولی فقط 10% انسانهای کره زمین می دانند چگونه ارتباط برقرار کنند و 90% ما بلد نیستیم و چون ارتباطهایمان مناسب نیست در خانواده، در دانشگاه، در محل کار و... دائم دچار مشکل هستیم و دائم از هم گله داریم. زمانی که وارد زندگی مشترک می شویم، به هم لطمه می زنیم و بعد هم می گوییم ما به درد هم نمی خوریم. چرا ما برای شناخت یکدیگر سرمایه گذاری نمی کنیم؟
خودمان را به شناخت یکدیگر ملزم کنیم . هر چه اطلاعاتمان از یکدیگر بیشتر باشد به یکدیگر بهره می رسانیم در غیر اینصورت به هم لطمه می زنیم .

طبق یک تحقیق در فرانسه در مورد مذکر یا مؤنث بودن کامپیوتر نتایج زیر به دست آمد: خانمها گفتند: کامپیوتر مذکر است چون 1- وقتی بهش عادت می کنیم خیال می کنیم دیگر بدون آن از پس هیچ کاری برنمی آییم. 2- داده هایش خیلی زیاد است ولی هوشمند نیست. 3- قرار است مشکلات را حل کند ولی در اکثر مواقع مشکل اساسی خودش است. 4- وقتی پایبندش می شوی تازه می فهمی اگه صبر کرده بودی بهترش گیرت می آمد. آقایان گفتند: کامپیوتر مؤنث است چون 1- همینکه پایبندش شدی هرچی پول در میاری باید خرجش کنی و لوازم جانبی براش بخری. 2- مؤنث است چون به غیر از کسی که خلقش کرده است هیچکس از درونش سر در نمی آورد. 3- کوچکترین اشتباهات را در حافظه دراز مدت خودش نگه داشته یک روز به خودت برمیگرداند. این مطالب گزیده ای از شناخت افراد از جنس مقابلشان است.

تفاوت زنان و مردان

زن و مرد با هم تفاوتهایی دارند که اگر این تفاوتها را بشناسیم، و به آنها احترام بگذاریم و آنها را مد نظر قرار بدهیم اتفاقات خوبی می افتد. دیوارهای رنجش و سوءظنی که نسبت به هم داریم فرو می ریزد. سوءتفاهم ها و توقعات بیجا از بین می رود. به جای اینکه تلاش کنیم همدیگر را عوض کنیم، باید تلاش کنیم با هم همکاری کنیم و همسو شویم و زندگی قشنگی را درست کنیم. دوست داشتن مرد و زن متفاوت است. مرد دیگران را مردانه دوست دارد و ابزار این دوست داشتن هم مردانه است و زن زنانه. آقایان و خانمها در ساختار با هم متفاوتند یعنی در ادراک، احساس، اندیشه، واکنش و ابراز عشق با هم متفاوتند تفاوتهای جدی و عمیق.
مغز آقایان در آن واحد روی یک کار متمرکز میشود. ولی مغز خانمها می تواند روی چند کار متمرکز شده یعنی می توانند چند کار را با هم انجام دهند.

 آقایان در آن واحد می توانند از یک نیمکره مغزشان استفاده کنند ولی خانمها از هر دو نیمکره استفاده می کنند. مغز آقایان تخصصیتر از خانمهاست ولی مغز خانمها عمومیتر است. و اگر لازم باشد همه بخش های آن فعال می شود. نیمکره راست با ادراک و احساس کار دارد و نیمکره چپ با منطق و تحلیل و... . وقتی آقا در آن واحد در یکطرف مغزش است نمی تواند هم خیلی منطقی باشد هم رمانتیک یعنی طول می کشد تا اطلاعات از نیمکره راست به چپ منتقل شود.

رنگها: در تشخیص رنگها آقایان چشمشان محدودتر از خانمها عمل می کند. آقایان رنگهای اصلی را خوب تشخیص می دهند.( قرمز- آبی- زرد). خانمها غیر از اینها شیری- نیلی- ارغوانی- سدری و بنفش را خیلی خوب تشخیص می دهند. بنابراین داروها با رنگهای خاص تأثیر بیشتری در خانمها خواهد داشت.

پوشش: لباسی که آقایان می پوشند بر اساس این است که چه شغلی دارند و می خواهند قدرتشان را با آن نشان دهند. ولی خانمها با توجه به حالات و احساسات درونیشان لباس می پوشند.

زبان بدن: ما وقتی صحبت می کنیم علاوه بر کلامی که بر زبان گفته می شود عضلات صورت، ابرو، دست و... نیز حرکاتی انجام می دهند. خانمها به زبان بدن آشنایی کامل دارند اما آقایان آشنایی ندارند. لذا بهتر است آقایان اگر خواستند به خانمشان دروغ بگویند رو در رو دروغ نگویند چون فرم بدن دروغ آنها را آشکار می کند. همچنین اگر آقا بیمار شود خانم سریع می فهمد ولی آقایان بسیار دیر متوجه بیمارشدن خانمشان می شوند.

شنوایی: آقایان در شنیدن صدای زیر ضعیف تر عمل می کنند. مثلاً اگر شب هنگام نوزادتان گریه کند آقا واقعاً متوجه نمی شود و خواب است. می توانید آقا را صدا کنید و بگویید بچه گریه می کند و مراقب بچه باش. 

توجه: آقایان توجه دیداری دارند و خانمها شنیداری. مثلاً هنگامی که با یک آقا صحبت می کنید اگر نگاهتان کرد حرف شما را می شنود در غیر اینصورت نه. اگر با خانمی صحبت می کنید و نگاهتان هم نکند می شنود. ولی بهتر است هر دو طرف رعایت حال همدیگر را بکنیم. مثلاً خانمها به آقایان نگاه کنند و آقایان به خانمها توجه کنند. آقایان جزئیات را نمی توانند ببینند چون جزئیات با دید نزدیک درک می شود. 
بهتر است خانمها لیست کار آقایان را تهیه کنند و از آن ها کمک بخواهند. جزئیات را به آقایان گوشزد کنید.

حساسیت لمسی خانمها 10 برابر بیشتر از آقایان است . ذائغه آقایان بیشتر روی شوری و تلخی حساس است ولی خانمها نسبت به شیرینی حساس هستند و بیشترین مشتری قنادیهای دنیا خانمها هستند. آقایان وقتی جایی کار می کنند می خواهند با هم رقابت کنند ولی خانمها می خواهند همکاری کنند. آقایان هدفمدار یا هدفگرا هستند خانمها رابطه مدار یا رابطه گرا. مثلاً خانمها در رستوران همدیگر را با اسم کوچک صدا می کنند ولی آقایان به هم لقب می دهند . خانمها از خرید کردن لذت می برند. اما آقایان تحمل کمی در این مورد دارند. بهتر است قبل از رفتن به خرید برای آقا مشخص کنید که کجا می خواهید بروید؟ چه چیزی می خواهید بخرید؟ وبرای چه کسی؟ در این صورت بهتر است و راغبتر همراه شما می آیند. 
آقایان هدفمدار یا هدفگرا هستند خانمها رابطه مدار یا رابطه گرا.

ابراز احساسات: آقایان برای اثبات علاقه شان به خانمها حاضرند سه کار داشته باشند، از بلندترین کوه بالا بروند و چیزی برای خانمشان بخرند. ولی خانمها اینها را نمی خواهند و دوست دارند بهشون ابراز احساسات کنید. توجه کنید و او را ببینید. آقایان به دنبال اثبات قدرت خویش هستند. از توانمندیشان روی مسائل تکنیکی و فنی و در مورد دستگاههای جدید و مهارتهای فردی صحبت می کنند. و در قبال پرسش ها پاسخ کوتاه می دهند.

زمانی که خانمها صحبت می کنند که شما گوش بدهید نه آن که راهکار ارائه دهید.آنها دوست ندارند جملاتشان قطع شود. خانمها معمولاً بیان غیر صریح دارند.

 

برگرفته از سخنرانی آقای فرهنگ

منبع: خانواده مطهر




چشم باران ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 3:38 عصر

شنبه: زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالیرا خواهیم گذراند. یک هفته تنها . عالیه. اول از همه باید یک برنامه هفتگی درست وحسابی تنظیم کنم. اینطوری میدونم که چه ساعتی باید از خواب بیدار بشم و چه مدتی رادر رختخواب و چقدر وقت برای پختن غذا توی آشپزخانه صرف میکنم. همه چیز را به خوبیمحاسبه کرده ام . وقت برای شستن ظرفها، مرتب کردن خانه و خرید کردن و همه روی کاغذ نوشته شده است. چقدر هم وقت آزاد برایم میماند. چرا زنها آنقدر از دست این کارهای جزیی و ساده شکایت دارند. درحالی که به این راحتی همه را میشود انجام داد . فقط به یک برنامه ریزی صحیح احتیاج است. برای شام هم من و پسرم استیک داریم. پس رومیزی قشنگی پهن کردم و بشقابهای قشنگی چیدم و شمع و یک دسته گل رز روی میز نهادم تا محیطی صمیمانه به وجود آورم. مدتها بود که آنقدر احساس راحتی نکرده بودم.
یکشنبه: باید تغییرات مختصری در برنامه ام بدهم. به پسرم متذکر شدم که هر روز جشن نمیگیرم و لازم هم نیست که آنقدر ظرف کثیف کنیم چون کسی که باید ظرفها را بشوید منم نه او! صبح منوجه شدم که آب پرتقال طبیعی چقدر زحمت دارد چون هر بار باید آبمیوه گیری را شست بهتر این است که هر دو روز یکبار آب پرتقال بگیری که ظرف کمتری بشویم.
دوشنبه: انگار کارهای خانه بیشتر از آنچه که پیش بینی کرده بودم وقت میگیرد. راه دیگری باید پیدا کنم. ازاین پس فقط غذاهای آماده مصرف میکنم. اینطوری وقت زیادی در آشپزخانه صرف نمیکنم. نباید که وقت آماده کردن و طبخ غذا بیش از زمانی باشد که صرف خوردن آن میکنیم. اما هنوز یک مشکل باقیست: اتاق خواب. مرتب کردن رختخواب خیلی پیچیده است. نمیدانم اصلا چرا باید هر روز تختخواب رامرتب کرد؟ درحالی که شب باز هم توی آن میخوابیم!
سه شنبه: دیگر آب پرتقال نمیگیرم. میوه به این کوچکی و قشنگی چقدر همه جا را کثیف و نامرتب میکند! زنده باد آب پرتقالهای آماده و حاضری! اصلا زنده باد همه غذاهای حاضری!
کشف اول: امروز بالاخره فهمیدم چه جوری از توی تخت بیرون بیایم بدون اینکه لحاف را بهم بزنم. اینطوری فقط صاف و مرتبش میکنم. البته با کمی تمرین خیلی زود یاد گرفتم. دیگر در تخت غلت هم نمیزنم. پشتم کمی درد گرفته که با یک دوش آب گرم بهتر خواهدشد. از این پس هر روز صورتم را نمی تراشم و وقت گرانبهایم را هدر نمیدهم.
کشف دوم: ظرف شستن دارد دیوانه ام میکند. عجب کار بیخودی است! هربار بشقابهای تمیز راکثیف کنیم و بعد آن را بشوییم.
کشف سوم: فقط هفته ای یکبار جارو میزنم. برای صبحانه و شام هم سوسیس و کالباس می خوریم.
چهارشنبه: دیگر آب میوه نمیخوریم. بسته های آب میوه خیلی سنگینند و حملشان خیلی مشکل است.
کشف دیگر: خوردن سوسیس برای صبحانه عالیست. برای ظهر بد نیست اما برای شام دیگر از حلقم بیرون میزند. اگر مردی بیش از دو روز سوسیس بخورد احتمالا دچار تهوع خواهد شد!!
پنجشنبه: اصلا چرا باید موقع خوابیدن لباسم را درآورم در حالی که فردا صبح باز باید آن را بپوشم!؟ ترجیح میدهم به جای زمانی که صرف این کار میکنم کمی استراحت کنم. از پتو هم دیگر استفاده نمیکنم تا تختم مرتب بماند.
پسرم همه جا راکثیف کرده . کلی دعوایش کردم. آخر مگر من مستخدم هستم که هی باید جمع کنم و جاروبزنم؟ عجیب است ! این همان حرفهایی است که زنم گاهی میزند!
امروز دیگر باید ریشم را بتراشم . اما اصلا دلم نمیخواهد . دیگر دارم عصبانی میشوم. برای صبحانه باید میز چید، چایی درست کرد، نان را خرد کرد. انجام همه این کارها دیوانه ام میکند.
برای راحتی کار دیگر شیر را با شیشه ، کره و پنیر را هم توی لفافش میخوریم و همه این کارها را هم کنار ظرفشویی انجام میدهیم. اینطوری دیگر جمع و جورکردن و میز چیدن هم نمیخواهد!
امروز لثه هایم کمی درد گرفته شاید برای اینکه میوه هم نمیخورم. چون ماشین ندارم و برایم خیلی مشکل است که میوه بخرم و به خانه بیاورم. امیدوارم که عفونت نکرده باشند. عصری زنم زنگ زد که آیا رختها رو شیشه ها را شسته ام؟ خنده عصبی سر دادم انگار که من وقت این کارها را داشتم!
توی حمام هم افتضاحی شده، لوله گرفته اما مهم نیست من که دیگر دوش نمیگیرم!
یک کشف جدیددیگر: من و پسرم با هم غذا میخوریم. آن هم سر یخچال! البته باید تند تند بخوریم چون در یخچال را که نمیشود مدت زیادی باز گذاشت.
جمعه: من و پسرم در تختمان مانده ایم تا تلویزیون نگاه کنیم. دیدن اینهمه تبلیغات مواد غذایی دهانمان را آب انداخته. با خستگی کمی غر و غر میکنیم. وقتش است که خودم را بشویم و ریشم را بتراشم و موهایم را شانه کنم و غذای بچه را آماده کنم و ظرفها را بشویم و جابه جا کنم،خرید کنم و بقیه کارها.... ولی واقعا قدرتش را ندارم. سرم گیج میرود و تار میبینم. حتی پسرم هم نایی ندارد. به تبعیت از غریزه مان به رستوران رفتیم و یک ساعتی راغذاهایی عالی و خوشمزه در ظروفی متعدد خوردیم. قبل از اینکه به هتل برویم و شب رادر یک اتاق تمیز و مرتب بخوابیم، از خودم می پرسم آیا هرگز زنم به این راه حل فکر کرده بود؟




چشم باران ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 3:35 عصر

سلام کلی فکر کردم که اولین پستم چی باشه!!

هنوزم تو فکرشم!

آخه مطالبی رو که نوشته بودم براتون پاک شده و حالا اینجا موندم !نمیدونم چه کنم!تا ببینیم بعد چی میشه!




چشم باران ::: سه شنبه 87/9/12::: ساعت 3:30 عصر

<      1   2   3